تقسیم افعال به سه گونه، تقسیمی عقلی است ؛ زیرا در تعامل دو نفر با هم یا حقی در میان هست و یا چنین نیست .
در صورت نخست که شخص حقی بر دیگری دارد، یا حق او ادا می شود که این کار «عدل» نامیده می شود .
و یا حق او ادا نمی شود که در این حالت «ظلم» تحقق یافته است .
در صورت دوم نیز یا شخصی که حقی بر گردنش نیست به دیگری خیری می رساند یا چنین نمی کند. در حالت اوّل ، فضل و احسان
و در حالت دوم عدالت تحقق یافته است .
تقسیم سه گانۀ افعال، گذشته از عقلانی بودن، مبنای قرآنی و حدیثی نیز دارد. در قرآن کریم آمده است:
« إِنَّ اللهَ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسانِ » (8)
به درستی که خداوند به عدالت و احسان امر میکند.
در این آیه ، افعال مثبتی که خداوند به آنها امر می کند، به دو قسم عدل و احسان تقسیم شده است و منظور از احسان ، تفضّل است؛
همان گونه که در احادیث نیز این مطلب تصریح شده است . (9)
در دعاها نیزمیخوانیم:
« إلٰهي إِنْ عَفَوْتَ فَبِفَضْلِکَ وإِنْ عَذَّبْتَ فَبِعَدْلِکَ » (10)
ای خدا ی من، اگر مرا ببخشی به فضل توست و اگر مرا عذاب کنی به عدالتت عذاب کرده ای.
« اللّهُمَّ فَصَلِّ علیٰمحَمّدٍ وَآلِهِ وَاحْمِلْني بِکَرَمِکَ عَلَی التََّفضُّلِ ولاتَحْمِلْني بِعَدْ لِکَ عَلَی الاستِحْقٰاقِ » (11)
خدای من بر محمد و خاندانش درود فرست و بر اساس فضلت، با کرمت با من رفتار کن و بر اساس استحقاقم، با عدالتت با من رفتار نکن.
در برخی احادیث، تصریح شده که عدل ، برای اقامۀ حق است:
إنَّ العَدْلَ میزانُ اللهِ سُبْحانَهُ، الَّذي وَضَعَهُ فِي الْخَلْقِ وَنَصَبَهُ لِإِقامَةِ الْحَقِّ ( ١٢)
عدل، میزان خداوند سبحان است که میان مخلوقات گذارده و آن را برای اقامۀ حق قرار داده است.
أعْدَلُ الْخَلْقِ أقْضاهُمْ بِالْحَقِّ. (١٣)
عادل ترین خلق کسی است که بیشتر به حق حکم کند.
این معنا، رایج ترین معنای عدل در عرف عام و نیز آ یات و احادیث است، هرچند ممکن است گاهی به معنایی عام تر به کار رود.
-------------------- پی نوشت -------------------------------
٨. سوره مبارکه نحل ، آیه ٩٠ .
٩. نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، حکمت ٢٣١
١٠ . کفعمی، البلد الأمین، ص ٣١٧
١١ . صحیفۀ سجادیه، ص ٥٨ ، دعای ١٣
١٢ . غرر الحکم، ح ٣٤٦٤
١٣ . همان، ح ٣٠١٤